هنگامی که از مادر زاده شدم صدایی به گوشم طنین افکند

که میگفت.....

تاآخرین لحظه زندگی باتو هستم..

ازاو پرسیدم توکیستی...

گفت من غم هستم...

آن زمان طفلی بیش نبودم ومعنی واژه ی غم را نمی فهمیدم

وفکر میکردم که غم عروسکیست که میتوانم با او بازی کنم

و حال که بزرگ شده ام و مفهوم برام خیلی روشن شده است..

فهمیدم که من عروسکی هستم بازیچه غم....

چه سخت است رفتن و چه سخت تر از آن است

که پاهایت زخمی

و کو له ات پراز مشکلات باشد ولی سخت تر از

آن این است که ندانی به کجا میروی

عشــق اگــر خـط مــوازی نیسـت،چیسـت؟


یـ ـا کتـاب جملــه ســازی نیســت،چیسـت؟!


عشـق اگــر مبنــای خلــق آدم اســت


پـس چــرا ایـن گـونـه گنــگ و مبهــم اسـت؟


پـس چــرا خـط مـوازی مـی شـود!!!


از چـه رو هــر عشـق،بــازی مـی شــود؟..

نزدیک میشم وقتی حواست نیست
اونقد که مرزی جز لباست نیست !

از پشتِ سر چشماتو میگیرم
بگو کی ام ؟ وگرنه می میرم …

نزدیک میشم وقتی حواست نیست
اونقد که مرزی جز لباست نیست

از پشت سر چشماتو میگیرم
بگو کی ام که برگشتم !؟

بگو !  وگرنه می میرم

منم اونکه تظاهر کرد نداره دیگه احساسی
شاید واسه همینم هست که دستامو نمیشناسی

منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست
که با تموم دلتنگیش تولد ِ تو دعوت نیست !

شاید از صورت ِخستم.. از این لحن ِ غم آلودم
بفهمی من کی ام امشب ! کجای زندگیت بودم !

نمیخواستم بدونی تو چرا به گریه افتادم …
اگر اصرار میکردم تو رو از دست میدادم ! . . .

منم اونکه تظاهر کرد نداره دیگه احساسی
شاید واسه همینم هست که دستامو نمیشناسی !!

منم اونکه ازت دوره ولی قهرش حقیقت نیست !
که با تمام ِ دلتنگیش ! تولد ِ تو دعوت نیست !

یکی بیاید دست این خاطره ها را بگیرد ببرد گردش . . . 

کلافه کرده اند مرا !!

بس که نق می زنند به جانم . . .

خسته شده ام از گذر خاطرات . . .

هوای مردن...

بیخ گوش من است...!

همان جایی که روزی...

رد نفس های تو بود....!

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

مے گوينـد قِسمتـــ نيستـــ حِکمَتـــ استـــ !!

چه زیباست که تو تنها نیاز من باشی

و چه عاشقانه است که تو تنها آرزویم بودی!

و چه رویایی است

این لحظه ناب با تو بودن

چــرا نــگــاه مــی کــنــی؟

تــنــهــا نــدیــده ای؟

بــه مــن نــخــنـــد …

مــن هــم روزگــاری ..

عــزیــــزِ دل کــســی بــودم

هر از گاهی توقف در ایستگاه بین راه ، فرصت خوبیست

برای دیدن مسیر طی شده و نگریستن

به راهی که پیش روست .

گاهی برای رسیدن باید نرفت................

توی قرن خشم و فولاد.زیر یخ باد زمستون

یه گل عاطفه سبزشدتوی یک باغچه ی بی روح

نه یه دست باغبونی که ازش خارو بگیره

نه یه نور گرم آفتاب توی فصل برف و بارون ای شقایق  

 گل قصه با تو همسنگرو راهم توی رگبار زمستون  

یادتو پشت و پناهم

اگه تنهایی و غصه از تو امیدو گرفته

ابر امید و سپیدی دشمن شب سیاهم ای شقایق.شقایق.شقایق.گل قصه

برگاشو پیچیده دورش توی این سوزش جلاد

ساقه اما استواره توی خاک و گلو فولاد

خواب آزادی و رویش پیچیده تو برگو ریشش

بیقرار اما صبوره خسته از این همه بیداد ای شقایق

گل قصه باتو همسنگرو راهم توی رگبار زمستون

یادتو پشت پناهم 

اگه تنهایی و غصه از تو امیدو گرفته

ابر امید و سپیدی دشمن شب سیاهم ای شقایق.شقایق.شقایق.گل قصه

دانلود با کیفیت ۳۲۰

Justina Ft Metafite – Az Mast Ke Bar Mast [320].mp3

دانلود با کیفیت ۱۲۸

Justina Ft Metafite – Az Mast Ke Bar Mast [128].mp3

دانلود با کیفیت ۶۴

Justina Ft Metafite – Az Mast Ke Bar Mast [64].mp3

با یه قامت شکسته ، با نگاهی مات و خسته

سرشو برده تو شونش یه نفر تنها نشسته

 توی تنهاییش یه درده ، جای پای قلبی سرده

 گل سرخی بوده اما ، دیگه پژمرده و زرده

فارغ از دیروز و فرداش ، غرقه تو دریای درداش

 حسرتش یه عشق نابه ، که وفا کنه به عهداش

پشت چراغ قرمز پسرکی با چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت:

بچه که بودیم بستنیمان را گاز می زدند قیامت به پا می کردیم.

سالهاست که معنی این جمله را نفهمیدم

سالهاست که معنی این جمله را نفهمیدم

خاطره شادمانی های دیروز

هربار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم

تنها که باشی آرزو داری یک نفر صدایت کند!!

حتی اشتباهی...

آدمی را دیدم که با سایه خود درد دل می کرد!!

خوش به حال فرهاد...

که تلخ ترین خاطره اش شیرین بود!!!

دلم کوچک است...

تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست

                                                   چی شد...

اصلا خوشم نمیاد همش لیسم میزنیااا...مگه من بستنیم!

نفسی من...بدون من کوجا موخوای بری؟هوم؟!!!

چـشـــمـانـت...

دریـــــا را ، به “مــَـــد” مـی‌کـــشانـــد !

مـــــرا بـه شـــعر...

دست در دست شانه به شانه ، چه زیباست

صورت زیبای تو که چون کشتی زیبایی بر کرانه دل من لنگر

انداخته و چه سبز است شاخه های بید مجنون که سایه بان دل های

بی قرار و دلواپس ما شده است ، و من معنی درک را با تو ادراک کردم

کاش با من بمانی

شاید اگر انسانیّــــــــــــت هم مارک دار بـــــــــــــود

خدایـــــــــــــــــــــــــــــا!

بردار دستــــــــــت را از روی اســــپـــیــس!

بـــس نیســــت اینــــ همـــه

فـــاصلــ ــــــ ـــــــــ ـــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــه ؟؟؟!!!!

دست از پا خـــــــــطا کنی

تعویضــــــــــــ میشوی..

همین حوالــــــــی کسی شبیـــــه توست.

این است پیــــــــام عشق های امـــــــــــروزی! 

گفت : دعا کنی می آید...

گفتم : آنکه با دعایی بیاید با نفرینی هم میرود... خواستی

بیایی با

دعا نیا!!! با دل بیا.................

ســـاکت کــه مـــیشینی...

مـــیذارن پـای جـــواب نداشــتنت،  عــمرا بــفهمند،

داری جـــــون مــیدی

                                                            تـا حــرمت هـا رو نـــگه داری ...